به نام خداوند بخشنده‌ی باگذشت
پرسش شده که تفاوت شهید با شاهد در چیست ؟
شهید : Martyr
شاهد : Witness
* شاهد به کسی می گویند که چیزی را دیده ولی دیگران آن را ندیده اند - برای نمونه شاهدی که قتلی را دیده و از او برای گواهی دادن در دادگاه بر علیه فرد مظنون دعوت شده تا در دادگاه حاضر شود.
* شهید کسی است که برای اثبات چیزی خود را قربانی میکند ،مثلاً امام حسین که برای اثبات ضداسلامی بودن و دروغ گو بودن حکومت امویان قیام کرد و شهید شد تا مردم جنایتکار بودن حکومت یزید را باور کنند.
در واقع شهید برای اثبات حقیقتی که به آن معتقد است اقدام به گواهی دادن میکند و شاهد خواسته یا ناخواسته برای روشن شدن حقیقتی گواهی میدهد.
شهادت دادن یک شهید با میل و خواسته خودش است ولی شهادت یک شاهد ممکن است با بی میلی و ترس همراه باشد.
مثال دیگری که میتوانم از تفاوت شاهد و شهید بگویم این است : (سیستم مدار بسته‌ی فروشگاهی) شاهد است چون (ناخواسته) چیزی را دیده .
ولی شاهد یک قتل یا جنایت که با رضایت خود و با شهامت آمده تا بر علیه جنایتکاران گواهی دهد یک شهید است چون برای بیان حقیقت و عدالت شهادت میدهد و برای این از چیزی نمیترسد.
یا یک پلیس یا مامور آتش‌نشانی اگر در ماموریتی کشته شود شهید است چون به خاطر حقیقت خود را فدا کرده (نجات یک کودک یا جلوگیری از پخش مواد مخدر)
مدرک - دادگاهی یا تحصیلی و نظایر آن - هم شاهد است
* * *
البته هدف امام حسین سرنگونی رژیم دیکتاتوری یزید نبود بلکه هدفی بسیار والاتر از این داشت ؛ امام حسین شهادت که هیچ خداوندی جز خدای یکتا نیست و محمد بنده و فرستاده اوست و دین او دین اعراب و دین خشونت و تجاوز و بیدادگری نیست.
البته پیامهای عاشورا بسیار زیاد است و البته بسیاریشان سیاسی و خطرناک!
در کتاب مکاشفه (آخرین کتابِ عهد جدید مسیحیان) در سوره ۶ آیه ۷ پیشگویی امام حسین و شهادت او به دست شمر و یزید بن معاویه است که در کنار رودی(=فرات) همچون یک بره سر بریده میشود.
در همان سوره آیه ۲ در مورد حضرت محمد آخرین پیامبر خداوند است که سوار بر اسبی سپید با شمشیر برنده خود به جنگ رفته و در همه جنگها پیروز و فاتح شده.
منظور از کمان هم شاید سپاه فریشتگان باشد که پیامبر را یاری میکردند. و منظور از تاج هم نشانه پیامبری او است که پس از مسیح (آخرین پیامبر پیش از آخرین پیامبر!) با شمشیر قیام میکند و سر کفتارها و مشرکها را از تن جدا میکند.
و افسانه‌ها به حقیقت پیوستند اگر باور داشته باشیم به یکتا بودن خداوندی که بود و هست و هیچ زوالی ندارد.
به نام خداوندِ بخشنده‌ی مهربان
به نام اهوره مزدا کردگار هستی بخش ، یگانه فرمانروای زمین و آسمانها
یکی از بحثهایی که در مورد دین است این است که جانشین راستین پیامبر کیست ؟
دینی که محمد برای بشریت آورد در واقع بدعت و نوآوری جدیدی نبود.
یا دینی نبود که یک مرد عرب از خود بربافته و بر خداوند نسبت داده باشد.
بدانید که برای هر چیزی نماینده‌ای باید باشد.
برای دین حضرت محمد هم باید نماینده ای باشد تا مردم از طریق آن نماینده دین را بشناسند .
این نماینده یا جانشین پیامبر چه کسی است ؟ طبیعتاً هر کسی نمیتواند باشد زیرا اگر اینطور بود هر کسی میتواند ادعای جانشینی و پیشوایی پس از پیامبر کرده و ثروت و قدرت بسیاری از این راه به دست بیاورد. ( که متاسفانه اینطور هم شده)
جانشینی پیامبر همانند خود پیامبر است
همانگونه که پیامبر را خداوند تعیین میکند پس جانشینش را هم خودِ خداوند معین میکند.
اگر کسی خود را به دروغ جانشین پیامبر معرفی کند و بر تخت خلافت او بنشیند این شخص دروغ گو است و به خدا دروغ بسته است.
اگر فرض کنیم ابوبکر و عمر و عثمان و حضرت علی جانشین حقیقی پیامبر بودند پس باید آنها تا به روز قیامت جانشینی پس از خود داشته باشند.
زیرا این جانشینی باید تا برانگیخته شدن پیامبر بعدی ادامه داشته باشد ، ولی چون حضرت محمد آخرین پیامبر خداوند است و پس از او هیچ پیامبری برانگیخته نمی شود بنابر این جانشین او باید تا روز قیامت زنده بماند.
اگر بپذیریم که خلفای اموی و عباسی و دیگران جانشین پیامبر پس از آنها هستند باید ظلم و بیداد نیرنگ و دروغ گو بودن آنها (خلفای عباسی و اموی) را به پای پیامبر بنویسیم!
یعنی پیامبر را همچون دیکتاتورهای عباسی و اموی حساب کنیم ، که این خود تکذیب پیامبر است .
جانشین دروغین پیامبر قطعاً دشمن خداوند است ، چون به دروغ خود را امام میداند و چنین شخصی هر چه در مورد دین بگوید ، بر خداوند دروغ می بندد و مردم را گمراه می کند.
پس جانشینی پیامبر تنها بر کسی است که خداوند خود او را تعیین کرده باشد.
کسی که عقیده دارد هر کسی میتواند جانشین پیامبر شود کافر است و نبوت و رسالت حضرت محمد را انکار میکند و معتقد است که او (پیامبر) مردی دروغ گو بود که با ادعای دروغین رسالت و نبوت توانست عرب جماعت را بر دنیا مسلط کند و جانشین او میتواند هر کسی باشد!!
افرادی که این عقیده را دارند (جانشینی پیامبر هر کی هر کی است!) در واقع به پیامبری او ایمان ندارند ، زیرا شخصی که معتقد باشد او از جانب خداوند به پیامبری و رسالت برگزیده شده جانشین او را هم از جانب خداوند میداند.
اما من اعتقاد دارم و به یقین دریافته ام و مدارکی انکارناپذیر دارم که او پیامبر و بلکه آخرین پیامبر و بنده برگزیده خداوند است و اطاعت او بهشت و سرپیچی از او دوزخ را به همراه دارد.
خدا را سوگند یاد میکنم که نگونبخت است که کسیکه او را نشناسد و به فضیلت او پی نبرد یا او را انکار کند.
چند مثال از مقام امامت :
* حواریون یا رسولان حضرت مسیح 12 نفر بودند که مقام جانشینی حضرت مسیح را داشتند و این افراد 12 نفر بودند ولی پیامبر نبودند ولی حجت خداوند بر بندگانش بودند.
* 12 رئیس بنی اسرائیل : این افراد هم توسط مردم بنی اسرائیل انتخاب شده بودند و همگی تحت سرپرستی و فرماندهی حضرت موسای بودند.
این افراد پیامبر نبودند ولی جانشین پیامبر بودند.
یعنی اطاعت اینها همچون اطاعت پیامبر بود یعنی فرمانبرداری از آنها بهشت و سرپیچی از آنها دوزخ به همراه داشت.
12 امام هم همینطور هستند ، حساب کنید در آنزمان (زمان رفتن مسیح به آسمان) مردم حواریون را انکار می کردند ولی خود مسیح را نه !
الان هم همینطوره ، ملاها و آخوندها و روحانیون و علمای مقدس (در همه جای دنیا) خود را جانشین پیامبر می دانند ، مردم بدبخت از همه جا بی خبر هم باور کرده اند که آنها مشروعیت دارند ، حساب کنید از میان مسلمانان چند نفر اهل بهشت هستند ؟
حضرت علی میفرماید : بنی اسرائیل هفتاد و دو فرقه شدند و این امت هفتاد و سه فرقه می شوند و تنها یک فرقه اهل بهشت خواهند بود .
ملاها مردم را کافر میکنند ، آخوندهای شیعه که مثلاً به امامت 12 امام معتقد هستند از همه بدترند و در پست ترین شکنجه گاه های دوزخ جا دارند.